آموزش به شیوه کشف (Discovery Learning) یکی از روشهای آموزشی است که در آن، فراگیران با بررسی و کشف موضوعات و مفاهیم جدید، خودشان به یادگیری میپردازند. معمولاً فراگیران در محیطی فعالانه و خودمختار قرار میگیرند. آنها با استفاده از منابع و مواد آموزشی، به دنبال پاسخ به سؤالات خود هستند.
در این روش، معمولاً محیط آموزشی به گونهای طراحی میشود که فراگیران به راحتی بتوانند به منابع مختلف دسترسی داشته باشند و بتوانند به صورت خودمختار و با توجه به علایق و نیازهای خود، موضوعات مختلف را کشف کنند.
در روش آموزش به شیوه کشف، فراگیران به دنبال دستیابی به پاسخهای خود هستند و با تلاش برای کشف و فهمیدن مطالب، خود به خود یاد میگیرند. این روش، به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا درک بهتری از مفاهیم و موضوعات داشته باشند. همچنین باعث میشود که یادگیری آنها به صورت عمیقتر و دائمیتر باشد. آموزش به شیوه معکوس از به روزترین متد آموزشی دنیاست. در نتیجه مطالعه مقاله همه نکات درباره آموزش معکوس ضروری است.
به طور کلی، آموزش به شیوه کشف میتواند برای کودک و نوجوان مفید باشد، اما برای موفقیت در این روش، میبایست منابع و مواد آموزشی مناسبی برای آنها در اختیار قرار گیرد. باید توجه شود که دانشجویان به درستی ارزیابی شوند و در صورت نیاز، به آنها راهنمایی شود.
فراهم کردن منابع آموزشی مناسب با متد شیوه کشف
برای فراهم کردن منابع آموزشی مناسب برای فراگیران کودک و نوجوان، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
۱. استفاده از منابع آموزشی متنوع:
برای فراهم کردن منابع آموزشی مناسب برای یادگیران، باید از منابع مختلفی مانند کتابها، مقالات، ویدئوها، پادکستها و منابع آموزشی آنلاین استفاده کرد. این منابع باید با محتوای درسی هماهنگ شده و ساده و قابل فهم باشند.
۲. توجه به علاقهها و نیازهای دانشجویان:
برای فراهم کردن منابع آموزشی مناسب برای کودکان و نوجوانان، باید به علاقهها و نیازهای آنها توجه کرد. برای این منظور، میتوان با فراگیران صحبت کرد و نظرات و پیشنهادات آنها را جمعآوری کرد.
۳. استفاده از فناوریهای آموزشی:
استفاده از فناوریهای آموزشی مانند LMS، ویکیها، پلتفرمهای آموزشی آنلاین و… ، میتواند به فراهم کردن منابع آموزشی مناسب و دسترسی به آنها برای فراگیران کمک کند.
۴. استفاده از منابع آموزشی با کیفیت بالا:
برای فراهم کردن منابع آموزشی مناسب، باید از منابع با کیفیت بالا استفاده کرد. به عنوان مثال، باید از کتابهای نوشته شده توسط اساتید مطرح و متخصصان در زمینههای مختلف استفاده کرد.در نهایت، برای فراهم کردن منابع آموزشی مناسب برای کودک و نوجوان، باید به صورت مداوم این منابع را بروزرسانی کرد و بازخورد آن ها را دریافت کرد.
پیشنهاد میکنیم مقالات زیر را مطالعه کنید:
چطور تفکر انتقادی می تواند جهان بینی شما را تغییر دهد؟
چطور مشاهدهگری در کودکان را تقویت کنیم؟
پیدایش آموزش به شیوه کشف
برونر در دهه 1960 ایجاد شد. برونر تأکید کرد که ما باید «با انجام کار یاد بگیریم». با این روش، دانش آموزان به جای دریافت منفعلانه دانش، فعالانه مشارکت می کنند. دانش آموزان با کاوش و دستکاری اشیاء، دست و پنجه نرم کردن با پرسش ها و بحث ها یا انجام آزمایش ها با محیط خود تعامل دارند. آنها تشویق می شوند که فکر کنند، سوال بپرسند، فرضیه سازی کنند، حدس بزنند، همکاری کنند و با دیگران همکاری کنند. آنها در حل مسئله اعتماد به نفس پیدا می کنند و با استفاده از دانشی که از قبل دارند احساس راحتی می کنند. به جای اینکه دانش آموز ظرف خالی معلم باشد تا آن را با دانش پر کند.
روش آموزش به شیوه کشف یک نظریه ساختگرایانه است. به این معنی که مبتنی بر این ایده است که دانشآموزان درک و دانش خود از جهان را از طریق تجربه چیزها و تأمل در آن تجربیات میسازند. ویلی ونکا بسیار معروف گفت: «ما سازنده موسیقی هستیم. ما رویاپردازان رویا هستیم.» ویلی ونکا سازندهگرا بود و کارخانهاش دائماً از روش یادگیری کشف استفاده میکرد. این همان چیزی است که کارخانه شکلات سازی او را برای کودکان و بزرگسالان به طور یکسان هیجانانگیز کرده بود .
در کارخانه او یادگیری و تلاش عملی وجود داشت. البته برخی از نتایج مطلوب نبودند، اما هر بار که اتفاقی برای یک کودک می افتاد، اومپا لومپا آهنگی را می خواند که نه تنها درس را تکرار می کرد، بلکه به کودکان و بزرگسالان نیز یادآوری می کرد که باید می دانستند که اتفاقی بر اساس آن خواهد افتاد.
روش یادگیری اکتشافی
روش یادگیری اکتشافی نیز در نحوه ارائه مشکلات منحصر به فرد است. معلمان به دانش آموزان یک مشکل و منابعی برای حل آن می دهند. این مفهوم به تنهایی بسیار متفاوت از آزمایش های علمی استانداردی است که ممکن است در زمان رشد به یاد داشته باشید. بیشتر معلمان علوم دستورات یک آزمایش را میدهند، آزمایش را انجام میدهند، نتیجه آزمایش را نشان میدهند و سپس دانشآموزان را بر اساس نوشتههایشان از آزمایش نمره میدهند.
وقتی دانشآموزان قبل از اینکه خودشان آن را انجام دهند، هر مرحله و نتیجه دلخواه را ببینند، کشف زیادی اتفاق نمیافتد. دانشآموزان به سادگی وظیفهای را انجام میدهند که دیگران را تماشا میکردند.در نتیجه آموزش به شیوه کشف ممکن است نتیجه نهایی خاصی داشته باشد، اما تمرکز بر مراحل و تفکر انتقادی دخیل در رسیدن به آن است. معلمان باید روند را مشاهده کنند، نه اینکه فقط یک مقاله نوشته شده را در پایان تجربه نمره دهند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.